تاکتیک جدید و معنادار احمدی‌نژاد همه را شوکه کرد

تاکتیک جدید و معنادار احمدی‌نژاد همه را شوکه کرد

مواضع احمدی‌نژاد، رئیس دولت‌های نهم و دهم در قبال مسائل منطقه.

«احمدی‌نژاد کجا است؟ چه می‌کند؟» اینها پرسش‌‌هایی است که ماه‌ها است در جامعه مطرح می‌شود. اما در هیچ اتفاقی، رخدادی، مراسمی چه داخلی و چه خارجی شاهد اظهارنظر یا واکنش او نیستیم.

احمدی‌نژاد امروز بر خلاف دیروز رویکرد دیگری برگزیده است. گویی دیگر علاقه‌ای به چهره دیروز ندارد و از این رو امروز در خصوص مسائل مختلف مواضع دیگری دارد. نکته جالب اینجاست احمدی‌نژادی که تا دیروز مواضع خاص خود را داشت و ابایی نداشت که با اظهار نظرهای خود رودرروی بخشی از جامعه قرار گیرد، امروز می‌خواهد خود را صدای آنها نشان دهد و از خود چهره‌ای مردمی نشان دهد. جالب اینکه دیگر روسای جمهور پیشین یا چهره‌های سیاسی با توجه به شرایط جامعه به کنش‌گری مشغولند و تلاش دارند در چارچوب حاکمیت به کنشگری سیاسی بپردازند. اما احمدی‌نژاد تلاش می‌کند در همه امور خود را چهره‌ای منتقد نشان دهد که از حکومت و قدرت فاصله گرفته و فقط مطالبات جامعه را مطرح می‌کند. اما کیست که نداند احمدی‌نژاد عاشق قدرت است.

شاید اگر تا دیروز صحبت از اسرائیل‌ستیزی و مقابله با استکبار به میان می‌آمد، همه به یاد محمود احمدی‌نژاد می‌افتادند،‌ چرا که هنوز مواضع سفت و سخت او در انکار هولوکاست در سازمان ملل و اجلاس «دوربان»  از اذهان بیرون نرفته است. چنانکه وی در همان سخنرانی از کشورهای اروپایی انتقاد کرد که همه ادعاهای حقوق‌بشری خود مبنی بر آزادی،‌ دموکراسی، حقوق زنان و کودکان را پای صهیونیست‌ها قربانی کرده‌اند و طرح مساله دو دولتی را هم ساده‌لوحی و ساده‌اندیشی دانست. اما قصه احمدی‌نژاد و اسرائیل و جبهه مقاومت امروز روایت دیگری دارد.

بیش از یکسال از آغاز عملیات طوفان‌الاقصی و جنایات صهیونیست‌ها در غزه و سایر مناطق اشغالی می‌گذرد و منطقه دستخوش حوادث متعددی شده است. امروز دیگر نه فقط غزه بلکه لبنان هم به محل بمباران زنان و کودکان از سوی صهیونیست‌ها تبدیل شده است و صدای مظلومیت‌شان به وسعت عالم فراگیر شده است. این جنایات از سوی مقامات فعلی کشورمان و همچنین مقامات سابق مثل سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی روسای جمهور سابق و سایر چهره‌های سیاسی محکوم شده و هر کدام پیام‌ها و بیانیه‌های جداگانه‌ای را علیه جنایات رژیم صهیونیسیتی صادر کرده‌اند. اما در این میان بی‌تفاوت‌ترین شخص در خصوص این جنایت‌ها محمود احمدی‌نژاد است.

شخصی که زمانی به مواضع ضدصهیونیستی شناخته می‌شد، امروز با سکوت عجیب خود بسیاری جریان حامی و همراه سابق را نیز به‌حدی به حیرت برده که مواضع وی را عجیب و البته غیرقابل توجیه می‌خوانند. البته او در قبال مسائل غزه و لبنان که در زمان شهادت اسماعیل هنیه، رئیس وقت دفتر سیاسی حماس، سیدحسن نصرا... دبیر کل حزب‌ا... لبنان، شهید نیلفروشان معاون سپاه پاسداران و یحیی سنوار نیز اظهارنظری نکرد و پیامی نفرستاد. آخرین اتفاق نیز ماجرای تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به ایران بود که بامداد شنبه صورت گرفت اما بازهم خبری از موضع‌گیری مرد بهاری نشد.

این سکوت او برای اصولگرایان و رسانه‌هایشان نیز بسیار گران تمام شده، چنانکه تسنیم نوشت: «احمدی‌نژاد بعد از پایان دوران ریاست‌جمهوری تلاش کرد تقریبا در همه رویکردهای سابق خود دنده‌معکوس حرکت کند و مواضع و رفتارهای کاریکاتوری و متفاوت بروز دهد، نامه به بن‌سلمان در ماجرای جنگ یمن و تقاضای مصالحه از وی، عدم رأی‌دادن در انتخابات‌های ریاست‌جمهوری، پیام تسلیت برای سالگرد فوت مایکل جکسون، مصاحبه‌هایی که وی تلاش می‌کند خود را یک طالب آزادی‌های وسیع اجتماعی نشان دهد و... اما از آنجا که این واکنش‌ها با شخصیت احمدی‌نژاد همخوانی ندارد، نه‌تنها جامعه این نسخه او را نپذیرفت بلکه به‌درستی به ریاکاری و رادیکال شدن متهم شد و حامیانش رفته‌رفته کمتر و کمتر شدند.

در حقیقت اگر زمانی مواضع ضدصهیونیستی احمدی‌نژاد موجب محبوبیت شده بود، به همان درجه سکوت امروز او موجب تنفر است چراکه همین اظهارات او علیه هولوکاست بود که از وی یک سیاستمدار متفاوت ساخت و عدم موضع‌گیری در برابر هولوکاستی که امروز در فلسطین و جنوب لبنان در حال رخ‌دادن است، تمام باقی‌مانده وجاهت او را نابود خواهد کرد.» حال مشخص نیست که باید احمدی‌نژاد جدید را با مولفه‌های جدید بپذیریم یا تلاش‌ها برای بازگشت او به مواضع سابقش را نظاره کنیم.

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب به سکوت محمود احمدی‌نژاد درباره جنگ و تحولات اخیر در منطقه واکنش نشان داد. احمد زید‌آبادی در مطلبی کوتاه با عنوان «دلیل فرضیِ سکوت احمدی‌نژاد!» نوشت: سکوت ادامه‌دارِ محمود احمدی‌نژاد در برابر جنگ جاری در منطقه، سبب خشم برخی محافل و رسانه‌های اصولگرا شده است. بعید می‌دانم اینگونه واکنش‌ها سبب شکستن سکوت احمدی‌نژاد شود، چون او پیش خود می‌گوید: «من یا آدم مهم و اثرگذاری هستم یا نیستم؟ اگر هستم پس چرا اجازه داده نمی‌شود در انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس فعال شوم و یا درباره مسائل مورد علاقه‌ام آزادانه اظهارنظر کنم؟ و اگر مهم و اثرگذار نیستم، دیگر توقع اینکه درباره چند موضوع خاص و گزینش‌شده، حتما موضع‌گیری کنم، بر چه منطقی استوار است؟» من معمولا منتقد و مخالف رویکرد سیاسی و اعتقادی محمود احمدی‌نژاد بوده و هستم، اما در این مورد خاص، استدلال فرضی‌اش، بیراه نیست.»

دیدگاه خود را ارسال کنید

آخرین اخبار
اخبار پربازدید