فوری: حمله ایران به اسراییل تا ساعتی دیگر
آنچه از شبکه اجتماعی شنیده می شود گویا لحظه حمله ایران به اسرائیل نزدیک است.
شنیده حاکی از آن است لحظه حمله ایران به اسرائیل نزدیک است.
روز پنج شنبه 10 آبان ماه شبکه خبری سیانان به نقل از یک مقام بلندپایه نظام جمهوری اسلامی مدعی شده بود که ایران طی روزهای آینده پاسخی «قاطع و دردناک» به حملات اسرائیل خواهد داد. سیانان؛ اگرچه این منبع تاریخ دقیقی را برای این عملیات تعیین نکرده است، با این حال در گزارش خود مدعی که این حمله «احتمالاً قبل از روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انجام خواهد شد.»
به ادعای اکسیوس حمله دوباره ایران به اسرائیل پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انجام خواهد گرفت.
اکسیوس درگزارشی ادعایی جزییاتی از این حمله را پیشگویی کرده است . به ادعای این رسانه، « انتظار میرود حمله ایران توسط شمار زیادی از پهپادها و موشکها انجام شود. ایران برای اجتناب از حمله تلافیجویانه اسرائیل، میخواهد حملات خود را از طریق گروههای نیابتیاش در عراق انجام دهد.»
به ادعای اکسیوس حمله دوباره ایران به اسرائیل پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انجام خواهد گرفت.
خطیب نماز جمعه تهران گفت: نیروهای مسلح بازوان بیدار ملت ایران هستند و اگر رژیم صهیونیستی دست از پا خطا کند در عملیات «وعده صادق ۳» آنها را درهم میکوبند.
روزنامه نیویورک تایمز هم در گزارش مشابهی با اندکی تغییر نسبت به آکسیوس نوشت. این روزنامه در گزارشی که منبع آن را « سه مقام ایرانی » عنوان کرد، ادعای کرد که رهبر معظم انقلاب به شورای عالی امنیت ملی دستور داده است که برای حمله به اسرائیل آماده شود. این رسانه مدعی شده فرماندهان نظامی ایران در حال تهیه فهرستی از اهداف نظامی در داخل اسرائیل هستند، اما به احتمال زیاد این حملات پس از انتخابات آمریکا رخ خواهد داد، زیرا ایران نگران است که تشدید تنش در منطقه به نفع دونالد ترامپ باشد.
همزمان نیز رسانهها مدعی شدهاند که آستین وزیر دفاع آمریکا در گفتوگوی تلفنی با همتای اسرائیلی خود بر آمادگی کامل ایالات متحده در دفاع از نیروهایش و متحدین این کشور در سراسر خاورمیانه در برابر تهدیدات جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد. شبکه تلویزیونی «سیانان» مدعی شد اسرائیل در «سطح بالایی از آمادگی» برای حمله احتمالی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
راستیآزمایی ادعا در باب چرایی این ادعاها در مقطع کنونی چند هدف گذاری قابل توجه است:
نخست آنکه طرح این ادعاها در آستانه انتخابات آمریکا با کلید واژه انجام حمله پیش از انتخابات را میتوان ادامه همان دروغ پردازی تبلیغاتی گذشته مبنی بر دخالت ایران در انتخابات مذکور دانست. با توجه به آنکه مسئله امنیت رژیم صهیونیستی یکی از مباحث مطرح در روند انتخابات آمریکاست، آنها که دروغشان مبنی بر دخالت سایبری و برهم زدن روند عادی انتخابات آمریکا با شکست مواجه شده اکنون برآنند تا با کلید واژه حمله ایران قبل انتخابات سبک جدیدی از ادعای دخالت ایران در انتخابات را اجرایی سازند تا به زعم خویش برای نامزد مورد نظر خویش کسب رای نمایند. حلقه تکمیلی بهرهگیری از فضای رعب و وحشت برای کسب رای را میتوان در تشدید ادعاهای این روزهای کاخ سفید مبنی بر اعزام نیرو از کره شمالی به روسیه مشاهده کرد.
دوم آنکه هر زمان رژیم صهیونیستی در عرصه میدان با شکست مواجه میشود رسانههای غربی مسئولیت انحراف افکار عمومی از این شکستها را عهدهدار میشوند و در این میان برجسته سازی درگیری ایران و این رژیم از محورهای اصلی است. اکنون نیز وضعیت صهیونیستها در غزه و بویژه در لبنان در برابر حزب الله «شکست خورده با تلفات سنگین » است ؛ لذا حامیان غربی این رژیم با دو کلید واژه «آتش بس » و «نزدیک بودن زمان حمله ایران» به دنبال انحراف افکار عمومی از این وضعیت بحرانی صهیونیستها هستند.
سوم آنکه تاکید رسانههای غربی مبنی بر معرفی عراق به عنوان محور حمله ایران به رژیم صهیونیستی بیارتباط با ادعاهای روزهای گذشته آنها مبنی بر موفق بودن تجاوز این رژیم به حریم ایران و آنچه انهدام و آسیب دیدن سامانههای پدافندی ایران نیست. این حقیقتی است که جهانیان به آن اذعان دارند و آن اینکه، از یک سو نیروهای مقاومت منطقه مستقل هستند و هر عملیاتی علیه رژیم صهیونیستی را به صورت مستقل انجام میدهند و از سوی دیگر ایران دارای چنان اقتداری است که نیازی به استفاده از خاک سایر کشورها و یا سایر نیروهای مقاومت برای پاسخگو کردن رژیم صهیونیستی یا هر متجاوز دیگری را ندارد و ایران را بارها و بارها از جمله در وعده صادق 1و2 اثبات کرده است.
بر این اساس میتوان گفت که ادعای رسانههای غربی مبنی بر اقدام از خاک عراق با نیروهای عراقی، از یک طرف اقدامی است تا شکست رژیم صهیونیستی در مهار عملیاتهای موشکی و پهپادی سایر ارکان مقاومت را با نام ایران کم رنگ جلوه دهند و از طرف دیگر مهر تاییدی زده باشند بر ادعاهای واهی صهیونیستها در باب موفقیت تجاوز اخیرشان به ایران.
این رویکرد را در ادعاهای روزهای اخیر رسانههای غربی میتوان مشاهده کرد چنانکه شبکه فاکس نیوز در گزارشی نوشت در جریان حملههای تلافیجویانه اسرائیل علیه ایران، چهار سامانه دفاع هوایی اس-۳۰۰ ساخت روسیه نابود شده است و ارتش اسرائیل سامانههای راداری که در هدایت این موشکها در حملات ایران علیه اسرائیل استفاده شده بودند را نیز مورد اصابت قرار داده است.
خبرگزاری اسوشیتدپرس نیز با آنچه تحلیل تصاویر ماهوارهای که از سوی شرکت "پلنت لب" تهیه شده مینامد، مدعی شده حمله اسرائیل به پایگاه تولید موشکهای بالیستیک و پرتاب موشکهای وابسته به سپاه پاسداران خسارت وارد کرده است.
رویترز نیز ادعا کرده دادههای ماهوارهای نشان میدهد دو ساختمان در تاسیسات خجیر که در زمینه ترکیب سوخت جامد برای موشکهای بالستیک فعالیت میکردهاند، ویران شدهاند.
نیویورک تایمز هم مدعی شده: دامنه و تلفات حمله اخیر اسرائیل به ایران آنقدر زیاد است که نمی توان نادیده گرفت و عدم پاسخگویی به معنای پذیرش شکست است.سیانان نیز به نقل مدعی شده است که حملات اسرائیل برای تهران مشکلاتی ایجاد کرد زیرا توانایی اش برای حمله و دفاع در برابر پاسخ اسرائیل را کاهش داد. تقارن طرح چنین ادعاهایی را با ادعای اعلام زمان و مکان حمله ایران به رژیم صهیونیستی را میتوان در چارچوب سناریوی قهرمان سازی از این رژیم و سرپوش نهادن بر ناکامی تجاوز این رژیم در برابر سامانه پدافندی بومی ایران ارزیابی مرد.
چهارم آنکه رفتار شناسی صهیونیستها و حامیان غربی آنها بیانگر وحشت فزاینده آنها از پاسخ ایران به هر تجاوزی است بویژه اینکه وعده صادق 2 آبروریزی بزرگی برای گنبدآهنین و پاتریوتها ثبت کرد و وعده صادق 3 میتواند ویرانی تاد آمریکایی را نیز رقم زند.
اهداف چند طرح رسانهای غرب
طراحی غربیها بر اساس خودداری ایران از پاسخ دادن به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی استوار شده است چنانکه سران کاخ سفید، نخست وزیر و وزیر خارجه انگلیس، سران آلمان و فرانسه و اتحادیه اروپا، کلید واژه مشترک ایران پاسخ ندهد را در سخنان خود تکرار کردهاند.
در این میان تاکید تهران مبنی بر پاسخگو کردن هر متجاوزی به حریم ایران شکست زودهنگام دیپلماسی غرب را اشکار ساخته است لذا، غرب که خود را متعهد به حمایت بیقید و شرط از رژیم صهیونیستی میبیند و در این یک سال نیز قتل عام 43 هزار فلسطینی و هزاران لبنانی را نادیده گرفته است، سناریوهای دیگری را برای متوقف سازی پاسخ انتقامی ایران در پیش گرفتهاند.
تشدید تحرکات برای آنچه «آتش بس در لبنان و غزه » مینامند در حالی که صورت میگیرد که شرایط و مفاد آتش بس هیچ تناسبی با واقعیتهای میدانی ندارد و بیشتر شبیه «خرید زمان » است.
تاکید بر تجربه آثار تورمی و ارزی در داخل ایران در اثر التهابات منطقه و فضای جنگی هم با هدف تغییر اولویت تهران از پاسخگوسازی متجاوزان است.
همچنین، با طرح ادعاهای دروغینی همچون استفاده ایران از عراق برای پاسخ به رژیم صهیونیستی و آمادگی ایران برای حمله موشکی به پاکستان سعی در درگیر کردن ایران به تنشهای منطقهای دارند.
ادعای آگاهی از زمان و مکان حمله ایران به رژیم صهیونیستی نیز با هدف تاخیراندازی اجباری تهران از پاسخگویی برای اثبات نشدن ادعای غربیها مطرح میشود.
تکرار ادعای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران توسط آمریکا و اتحادیه اروپا هم در این چارچوب قابل ارزیابی است.
در جمع بندی نهایی میتوان گفت که ادعای رسانههای غربی در باب زمان و مکان پاسخگویی ایران به رژیم صهیونیستی با هر هدفی که صورت گرفته باشد در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمیکند و آن اینکه تهران در برابر هیچ متجاوزی کوتاه نخواهد آمد و پاسخ آن به تجاوز اخیر صهیونیستها قطعی و قاطع و سخت خواهد بود. پاسخی که زمان و مکان و نحوه اجرای آن نه بر اساس جنگ روانی غرب بلکه بر اساس تصمیمات تصمیم سازان ارشد کشور خواهد بود. ایران از چنان اقتدار تدافعی و تهاجمی برخوردار است که خود میتواند متجازوان را پاسخگو کند و در این پاسخگوسازی نه تعلل میکند و نه در فضای احساسی تعجیل خواهد کرد.
تحولات آتی ابعاد جدیدی از اقتدار ایران را به رخ جهانیان خواهد کشید و بر همگان مشخص خواهد شد که تبعات ویرانگر پاسخ ایران برای رژیم صهیونیستی و حامیانش تا چه میزان خواهد بود.
دیدگاه خود را ارسال کنید